تبيان فهرج
کانون فرهنگی مذهبی شهید کاظم حسینی مسجد موسی ابن جعفر

علی؛ حقیقت ناشناخته

 

 علی؛ حقیقت ناشناخته

امامت حضرت علی بن ابی طالب، امیرالمؤمنین:

«عَمَّ یَتَساءَلون. عَنِ النَّبَأ العظیم. اَلَّذی هُم فیهِ مُختَلِفون... از چه چیز سؤال می کنند؟ از آن خبر بزرگ، که در آن اختلاف می کنند »[430] 

 

«23 سال قبل از هجرت در حالی که وجود مبارک پیامبر(ص) 30 سال داشتند، علی بن ابیطالب(ع) همچون خورشید درخشید و قدم بر چشم جهانیان نهاد و زمین را با قدوم خود رشک عرشیان نمود، و بر روی سنگ سرخ در گوشۀ راست کعبه به دنیا آمد*. آنگاه که امیرالمؤمنین(ع) به دنیا آمد نور حضرت از کعبه تا سینۀ آسمان را شکافت، و بت هایی که بر بام کعبه نصب شده بودند به صورت افتادند، و این گونه همه از ولادت بت شکن و نابودکنندۀ بت پرستی آگاه شدند...در آن شب در آسمان نورافشانی شد، و نور ستارگان چند برابر گردید... فاطمه بنت اسد(س) می گوید: در آن ماهی که علی را به دنیا آوردم در عالم رؤیا دیدم: عمودی از آهن از وسط سر من جدا شد و در هوا به حرکت در آمد تا به آسمان رسید و سپس به سوی من بازگشت. در خواب پرسیدم: این چیست؟ به من گفته شد: این قاتل اهل کفر و صاحب پیمان پیروزی است. حملۀ او شدید است و از...



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:علی؛ حقیقت ناشناخته,
ارسال توسط تبيان فا

موانع و مشکلات حکومت علی(ع)

 

موانع و مشکلات حکومت علی(ع)[432]

سرانجام هنگامی که علی(ع) پس از ربع قرن خانه نشینی، با اصرار شدید مردم به خلافت ظاهر رسید فرمود:«به خدایی که دانه را شکافت وجان را آفرید، اگر این بیعت کنندگان نبودند، و یاران حجّت بر من تمام نمی نمودند،و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را بر نتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشتۀ این کار را از دست می گذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می داشتم».[433]

در طول ربع قرن خانه نشینی وصیّ پیامبر اسلام(ص) انبوهی از دشواریها در جامعۀ اسلامی پدید آمده بود و آثار منفی اجتماعی و حتی سیاسیِ توسعۀ فتوحات و قتل عثمان، آینده را تاریک تصویر می کرد:

عدالت اقتصادی:خلیفۀ دوم، دیوان را بر اساس سوابق افراد و ترکیب قبیله ای قرار داده بود. قریش بر غیر قریش، مهاجر بر انصار، عرب بر غیرعرب و موالی ترجیح داشتند، در حالی که در زمان پیامبر(ص) این گونه نبود. این وضعیت در کنار بخششهای عثمان، فاصلۀ غنی و فقیر را غیر قابل تحمل کرد. خمس غنائم، مالیات و جزیۀ سرزمین های فتح شده که به همۀ مردم تعلق داشت، تنها در اختیار افراد و گروههای خاص قرار می گرفت. امام علی(ع) در سخنرانی نخست خود، سیاست مالی برگرفته از سیرۀ پیامبر(ص) را مطرح کرد؛ برتری مهاجر و

 

موانع و مشکلات حکومت علی(ع)[432]

سرانجام هنگامی که علی(ع) پس از ربع قرن خانه نشینی، با اصرار شدید مردم به خلافت ظاهر رسید فرمود:«به خدایی که دانه را شکافت وجان را آفرید، اگر این بیعت کنندگان نبودند، و یاران حجّت بر من تمام نمی نمودند،و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را بر نتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشتۀ این کار را از دست می گذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می داشتم».[433]

در طول ربع قرن خانه نشینی وصیّ پیامبر اسلام(ص) انبوهی از دشواریها در جامعۀ اسلامی پدید آمده بود و آثار منفی اجتماعی و حتی سیاسیِ توسعۀ فتوحات و قتل عثمان، آینده را تاریک تصویر می کرد:

عدالت اقتصادی:خلیفۀ دوم، دیوان را بر اساس سوابق افراد و ترکیب قبیله ای قرار داده بود. قریش بر غیر قریش، مهاجر بر انصار، عرب بر غیرعرب و موالی ترجیح داشتند، در حالی که در زمان پیامبر(ص) این گونه نبود. این وضعیت در کنار بخششهای عثمان، فاصلۀ غنی و فقیر را غیر قابل تحمل کرد. خمس غنائم، مالیات و جزیۀ سرزمین های فتح شده که به همۀ مردم تعلق داشت، تنها در اختیار افراد و گروههای خاص قرار می گرفت. امام علی(ع) در سخنرانی نخست خود، سیاست مالی برگرفته از سیرۀ پیامبر(ص) را مطرح کرد؛ برتری مهاجر و...



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا

ضربت خوردن و شهادت امیرالمؤمنین(ع)

 

بررسیِ شرایط و زمینه ها و حوادث پیش از توطئه دلالت دارد که علیرغم نسبت دادن سازماندهی ترور امیرالمؤمنین(ع) به خوارج، سرنخ اصلی توطئه به دربار شام منتهی می شود و خوارج تنها عامل اجرای آن بودند . به ویژه آن که این فاجعه درست هنگامی تحقق می یابد که امام(ع) آمادۀ بازگشت به صفین بود و توطئه گران و خائنان اطمینان یافته بودند که دیگر با هیچ نیرنگی نمی توانند مانع عزیمت ایشان شوند.

* این جنایت بسیار دقیق برنامه ریزی شده بود. به نظر می رسد این روایت که خوارج تصمیم گرفتند تا به طور همزمان، امیرالمؤمنین(ع) و معاویه و عمروعاص را به قتل برسانند واقعیت نداشته باشد. نرفتن عمروعاص به نماز و فرستادن نایب به جای خود، و زره پوش رفتن معاویه به نماز(بنا بر قولی) و آسیب دیدنِ سطحی وی، مسائلی در خور تأمل هستند.

بنا بر روایت ابوالفرج اصفهانی به نقل از محمدبن الحسین، اشعث بر امیرالمؤمنین(ع) وارد شد و دربارۀ موضوعی با ایشان سخن آغاز کرد و امام(ع) نسبت به او خشونت نشان داد و اشعث ایشان را تهدید به قتل کرد. در روایت دیگری آمده است که اشعث در شب نوزدهم ماه رمضان با ابن ملجم مرادی در مسجد بود. در تاریخ یعقوبی آمده است که ابن ملجم یک ماه نزد اشعث در کوفه بود، و اشعث در شب نوزدهم در مسجد به او گفته بود: «النجاه، ما را به تو نیاز است، نگذار تا سپیده بزند و رسوا شویم». در ارشاد شیخ مفید آمده است که حُجر بن عدی در این هنگام در مسجد بود و غرض ایشان را فهمید و به اشعث گفت: ای اعور ملعون، ارادۀ قتل علی را داری؟ و سپس به سوی منزل آن حضرت دوید تا ایشان را خبر کند، اما قضا را آن حضرت از راه دیگر رفته بود. پس چون حجر به مسجد برگشت، شنید...



ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا

رمضان: ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد كوفه

امام علی (ع)

سال 40 هجری قمری: ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد كوفه

عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود كه در مكه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب(ع)، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یك شب واحد ترور كرده و آن ها را به قتل رسانند.

هر كدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار..........



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا

ابن مسیب نقل کرد که عمر بن خطاب می گفت: "پناه می برم به خدا از مشکلاتی که ابوالحسن برای حل ان ها نباشد" این سخن خلیفه جهتی داشت و ان این بود که پادشاه روم به عمر نامه نوشت و از مسائلی پرسش نمود، که عمر ان سوالات را بر اصحاب عرضه داشت، ولی کسی نتوانست جواب بدهد، پس با امیرالمومنین عرضه داشت و حضرت فورا جواب سوالات را پاسخ دادند .

نامه پادشاه روم به عمر چنین بود: این نامه ای است از پادشاه بنی الصفر به خلیفه مسلمانان، پس از ستایش پروردگار پرسش می کنم از شما مسائلی را که پاسخ ان را مرقوم نمائید :

1-                       چه چیز است که خدا ان را نیافریده ؟

2-                       خدا نمی داند ؟

3-                       نزد خدا نیست ؟

4-                       همه اش دهن است ؟

5-                       همه اش پاست ؟

6-                       همه اش چشم است ؟

7-                       همه اش بال......



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا

داستان های حضرت علی (ع)

 

1_ پدر یتیمان

مقداری عسل و انجیر از همدان و حلوان برای حضرت اوردند امر فرمود بین یتیمان تقسیم کنند و خود حضرت شخصا بچه های یتیم را نوازش می کرد و از عسل وانجیر به دهانشان می گذاشت عرض می کردند چرا شما این  کار را می کنید؟ می فرمود امام پدر یتیمان است این عمل را انجام می دهم تا احساس بی پدری نکنند.

 

2_ خشک کردن پیراهن

(( ابی اسحاق سبیعی می گوید روز جمعه ای بر دوش پدرم سوار بودم و امیر المومنین(ع) بر منبر خطبه می خواند و پیراهنش را تکان می داد. به پدرم گفتم ایا امیر المومنین گرمش است؟

پدرم جواب داد گرما و سرما در کار نیست. پیراهنش را شسته و...



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا

بعد از آن كه عثمان ، روز جمعه هيجدهم ذى الحجّه كشته شد، مسلمين متوجّه اميرالمؤ منين امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام گشتند تا با آن حضرت بيعت كنند.

پس هنگامى كه حضرت در يكى از باغات مشغول كار بود، عدّه اى از مهاجرين و انصار به همراه طلحه و زبير وارد شدند؛ و چون خواستند با حضرت بيعت كنند، اظهار فرمود: شما نيازى به من نداريد و هر كه غير از من انتخاب كنيد، من راضى خواهم بود.

جمعيّت حاضر گفتند : كسى غير از شما براى اين كار وجود ندارد؛ و اين مقام تنها شايسته شما مى باشد؛ وليكن حضرت.....



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا

السلام علیک یا امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)

سالروز شهادت امیر المومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام ) را بر تمام مسلمانان جهان تسلیت عرض می نمائیم .


قبل از این که به سراغ دانلود فایل ها برویم خواهش می کنم چند خط زیر را دنبال کنید !!

سایت تبیان نوشت: علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل کردند که: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت:

در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت کرد.

این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏کرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.

هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست.....



ادامه مطلب...

تاريخ : چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط تبيان فا